طی چند دهه اخیر پدیده جهانی شدن توانسته است کلیه معادلات بین المللی و بعضا داخلی کشورها را تحت تاثیر خود قرار دهد. گسترش حجم مبادلات تجاری و مالی، افزایش وابستگیها و ارتباطات اقتصادی بینالمللی نشان دهنده آن است که اقتصادهای ملی باید در بستر جهانی (با رویکرد اقتصاد باز) مورد بررسی قرار گیرند. در این پایاننامه سعی بر آن است که اقتصاد ایران در فضای باز (با تاثیرپذیری از شرایط اقتصادی سایر کشورها) مدل شود و آثار شوکهای مختلف اقتصادی از جمله تکانههای نفتی و پولی (داخلی و خارجی) بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران مورد بررسی قرار گیرد. براین اساس در این فصل ابتدا به طرح کلیات تحقیق از قبیل شرح و بیان مساله، اهمیت و ضرورت، اهداف، سئوالات، روش و محدودیتهای پژوهش پرداخته میشود و در نهایت واژههای کلیدی تعریف میگردند.
1-2- بیان مساله
به منظور ارزیابی بهتر سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده توسط دولت، تلاشهای زیادی توسط اقتصاددانان صورت گرفته است. محور این تلاشها به طور عمده در جهت تنظیم یک الگو یا مدل اقتصادی است تا در آن روابط متقابل بین متغیرهای کلان به طور سیستماتیک مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند. مدلسازی، قلب تصمیمگیری دولت، صنایع و موسسات پولی و مالی است. الگوهای اقتصادی در راستای رسیدن به اهداف زیر طراحی میگردند: فهم نحوه عملکرد اقتصاد در فضای بسته و باز، پیشبینی توسعه اقتصادی در سناریوهای مختلف، فراهم آوردن یک چارچوب مشترک برای ارتباطات اقتصادی بین کشورها، ارزیابی آثار سیاستهای اقتصادی ورویدادهای خارجی. از سوی دیگر در سیاستگزاری اقتصادی، توجه به ارتباطات رو به گسترش بینالمللی میان کشورها و بازارها از اهمیت فراوانی برخوردار است. افزایش حجم تجارت بینالملل و همگرایی اقتصادی و مالی، حرکت آزادانه سرمایه بین کشورها، حجم رو به رشد سرمایهگذاری مستقیم خارجی و گسترش شرکتهای چندملیتی و غیره، گویای افزایش ارتباطات بینالمللی کشورهاست که لزوم الگوسازی اقتصاد یک کشور را در فضای باز اقتصادی آشکار میسازد.
ویژگیهای الگوهای اقتصاد سنجی، آنها را قادر میسازد که در تحلیلهای اقتصاد کلان مورد استفاده قرار گیرند. اولین مدلهای اقتصادسنجی کلان با ترکیب اقتصاد سنجی و اقتصاد کلان کینزی توسط افرادی مثل کلاین ساخته و برآورد شدند. در این دیدگاه، اقتصاد کلان بصورت سیستمی از معادلات همزمان الگوسازی میشود که در آن تئوریهای کینزی راهنمای شکل روابط بین متغیرها هستند (طبقهبندی متغیرها به دو دسته برونزا و درونزا و اعمال محدودیت بر ضرایب متغیرهای الگو جهت حل مساله تشخیص بر اساس تئوری کینزی). بعد از تصریح الگو بر مبنای تئوریهای کینزی، مدل با استفاده از روشهای اقتصادسنجی برآورد میشود. این رویه تا دهه هفتاد میلادی شکل غالب اقتصاد سنجی کلان را تشکیل میداد.- ۹۸/۰۳/۰۵
درود و سپاس
وبلاگ زیبا و مطالب مفیدی دارید.
همواره موفق و پیروز باشید.